نمیدونم چرا این طرز فکر تو سر دخترها پیدا شده است که حتما تو 22 سالگی ازدواج کنن نهایت تا 24 یا 25 سالگی ! سرکلاس معلم زبان ما میگفت که یه دختر 16 ساله گفته دخترها باید تا 19 یا 20 سالگی ازدواج کنن و اگه خیلی تا 22 سالگی اگه نه امیدی بهشون نیس ! یا یه دختر 28 ساله سرکلاس زبان گریه می کرد که هنوز ازدواج نکرده است !
حالا علاوه بر اینهایی که شنیده بودم . تازگیها توی بیشتر وبلاگها این طرز مدل فکرشونو دیدم که دختر هرچه زودتر شوهر کنه خوبه!
نمیگن شوهر به درد میخوره نمیخوره ! از چاله نیفتن تو چاه ! الان بیشتر براشون مهمه شوهر کنن فقط شوهر ! نه یک آدم درس درمیون و حسابی و به وقتش. نمیگم اگه خواستگار خوبی پیدا شد ردش کنن ! فقط عجله نکنن برا شوهر ! شوهر همیشه هس نترسین بابا!
از یه چیزی بیشتر حرصم گرفته که خودهمین مدل دخترا میگن سی ساله بشی فایده نداره برا ازدواج و عروسی و شادی دیگه حالش و شور نیس!و پیر شده ! والا منی قبول ندارم تازه این دوران دوران بهتری هس و به قدرت و عظمت خودت پی می بری و میفهمی که چقدر پخته شدی و میتونی شادی دخترهای 18 ساله داشته باشی به علاوه ی منطق و پختگی خانم سی ساله .
دختر جان به سن شناسنامه ات نگاه نکن ؛ به دلت و روحت نگاه کن چن ساله ای؟ مهم احساس درونی ات هس و اون فکرت !
پ.ن : دقت کرده اید توی ایران چقدر از کلمات فقر و مستعضف به وفور استفاده میشه ؟! مانند فقر مالی ، عدم توانایی مالی ، فقر فرهنگی ، فقر حرکتی و ... الان هم اینها بیشتر شده اند ! یا اخبار نگاه کنید همش جنگ و نا امنی و نا امیدی نشون میده! که ملت را دچار یاس و نامیدی کنن!
از خودمان شروع کنیم و مرتب با کلمات مثبت ،غنی و ثروت و ... به خودمان تلقی کنیم و با خدا دوس باشیم نه اینکه غر بزنیم سرش. ازش تشکر کنیم بابت همه نعمتهایی که به ما داده است قول میدهم اثرش حداکثر تا یه ماه بعد ببینید .
حالا انتخابش با خودت! که نیمه پر لیوان را ببینی یا نیمه خالی اش را .
پ.ن: این تابستون که کار اضافه میکنم (واحد کارورزی بهم دادن) . بیشتر مهارتهای زندگی بهشون یاد میدهم تا مهارت کار کردن . این برام مهمه بچه های ناشنوا مهارت زندگی کردن را به درستی یاد بگیرن . خستگیم در اومد وقتی کتاب آداب معاشرت را بهشون معرفی کردم یکی رفت خرید و تا حالا چن بار خونده و حفظ کرده! همین که روی یکنفر تاثیر گذاشته خیلی هس!
خدارا شکر معلم هستم و از کار کردن با بچه ها لذت میبرم. اونم بچه های تین ایجری که مسایل دوس پسرشون باهام درمیون میذارن. این یعنی اعتماد .